loading...
شریف حمیدوند
Farshad بازدید : 7 شنبه 19 اسفند 1391 نظرات (0)

خدا جانم سلام !

ای خدا ! ای مهربان ترین مهربانانم !

ای خدا ! ای تنها مهربان و یکتا بخشنده‌ام !

به خدا که دوستت دارم خدا !

ای خدای رحمن و رحیم !

ای که عاشق تمام نام های تو ام!

یا لطیفِ جبار و یا عزیزِ قهار!

خدا جانم ! به کدام نام بخوانمت که بیشتر دوستم داشته باشی؟

خدایا دوست داری به چه نامی بخوانمت؟

ای که بهترین نام‌ها از توست!

و ای که نکوترین نام‌ها توراست!

ای نکونام ترینم!

به کدام نام نکویت بخوانم که خیره نگاهم کنی؟

چگونه باشم که دلخواه تو باشم ای دلخواهترین؟

الله جانم دوست داری چگونه صدایت کنم و چگونه بخوانمت؟

خدا ! چگونه گوش کنمت و بشنومت و بنیوشمت؟

خدا ! چگونه ببینمت و نگاهت کنم و مشاهده ات کنم و دیدارت کنم؟

خدا ! چگونه حست کنم و لمست کنم و در آغوشت گیرم؟

خدا ! چگونه بخورم بنوشم و بیاشاممت خدا؟

چگونه ببویم و استشمامت کنم؟

خدا ! چگونه‌ات باشم خدا؟

به خدا که دوست دارم از بنده‌ات راضی باشی خدا !

یا سریع الرضا !

ای رضا ترین و راضی ترین !

خدایا به کدامین نامت بخوانم که دوست‌ترم بداری؟

خدایا تو را به عظیم‌ترین نام هایت و به اسم اعظم ات می خوانم !

خدایا تو را به آن نام هایی که مقربینت و اولیائت می خوانند می خوانم !

خدا جان تو را به اسمایی که پیامبران و رسولان و امامانت می خوانند می خوانم !

خدا جانم تو را به نامی که خودت خود را بدان می خوانی می خوانم!

و خدا جانم بدان نام قسمت می دهم و استدعا می کنم

 که بود و نبود مرا در خودت محو کنی !

خدا جانم خود فرموده‌ای که : «ادعونی استجب لکم» !

خود خواندی‌ام و خواستی که این چنین بخوانمت و این چنین بخواهمت 

Farshad بازدید : 12 شنبه 19 اسفند 1391 نظرات (0)

پدرش جعبه‌ای میخ به او داد و گفت هربار كه عصبانی می‌شوی باید یك میخ به دیوار بكوبی.

روز اول، پسر بچه 37 میخ به دیوار كوبید. طی چند هفته بعد، همان طور كه یاد می‌گرفت چگونه عصبانیتش را كنترل كند، تعداد میخهای كوبیده شده به دیوار كمتر می‌شد. او فهمید كه كنترل عصبانیتش آسان‌تر از كوبیدن میخها بر دیوار است ...

بالاخره روزی رسید كه پسر بچه دیگر عصبانی نمی‌شد. او این مسئله را به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر بار كه می تواند عصبانیتش را كنترل كند، یكی از میخها را از دیوار در آورد.

روزها گذشت و پسر بچه بالاخره توانست به پدرش بگوید كه تمام میخها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به كنار دیوار برد و گفت :
پسرم ! تو كار خوبی انجام دادی و توانستی بر خشم پیروز شوی . اما به سوراخهای دیوار نگاه كن. دیوار دیگر مثل گذشته‌اش نمی‌شود.

وقتی تو در هنگام عصبانیت حرفهایی می‌زنی ، آن حرفها هم چنین آثاری به جای می‌گذارند. تو می‌توانی چاقویی در دل انسانی فرو كنی و آن را بیرون آوری. اما هزاران بار عذر خواهی هم فایده ندارد؛ آن زخم سر جایش است. زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناك است

Farshad بازدید : 2 چهارشنبه 13 دی 1391 نظرات (0)

 

ما امروزه خانه­ هاي بزرگتر اما خانواده­ هاي کوچکتر داريم؛ راحتي بيشتر اما زمان کمتر ! مدارک تحصيلي بالاتر اما درک عمومي پايين­ تر؛ آگاهي بيشتر اما قدرت تشخيص کمتر داريم! متخصصان بيشتر اما مشکلات نيز بيشتر؛ داروهاي بيشتر اما سلامتي کمتر ! بدون ملاحظه ، ايام را ميگذرانيم، خيلي کم مي خنديم، خيلي تند رانندگي مي کنيم، خيلي زود عصباني مي شويم، تا ديروقت بيدار مي مانيم، خيلي خسته از خواب برمي خيزيم، خيلي کم مطالعه مي کنيم، اغلب اوقات تلويزيون نگاه مي کنيم و خيلي بندرت دعا مي کنيم. چندين برابر مايملک داريم اما ارزشهايمان کمتر شده است. خيلي زياد صحبت مي کنيم، به اندازه کافي دوست نمي داريم و خيلي زياد دروغ مي گوييم. زندگي ساختن را ياد گرفته ايم اما نه زندگي کردن را؛ تنها به زندگي، سالهاي عمر را افزوده ايم و نه زندگي را به سالهاي عمرمان ! ما ساختمانهاي بلندتر داريم اما طبع کوتاه تر، بزرگراه هاي پهن تر اما ديدگاه هاي باريکتر ! بيشتر خرج ميکنيم اما کمتر داريم، بيشتر ميخريم اما کمتر لذت ميبريم ! ما تا ماه رفته و برگشته ايم اما قادر نيستيم براي ملاقات همسايه جديدمان از يک سوي خيابان به آن سو برويم. فضاي بيرون را فتح کرده ايم اما نه فضاي درون را، ما اتم را شکافته ايم اما نه تعصب خود را ! بيشتر مينويسيم اما کمتر ياد مي گيريم، بيشتر برنامه مي ريزيم اما کمتر به انجام مي رسانيم! عجله کردن را آموخته ايم و نه صبر کردن، درآمدهاي بالاتري داريم اما اصول اخلاقي پايين­تر کامپيوترهاي بيشتري مي سازيم تا اطلاعات بيشتري نگهداري کنيم، تا رونوشت هاي بيشتري توليد کنيم، اما ارتباطات کمتري داريم. ما کميت بيشتر اما کيفيت کمتري داريم. اکنون زمان غذاهاي آماده اما دير هضم است، مردان بلند قامت اما شخصيت هاي پست، سودهاي کلان اما روابط سطحي  ! فرصت بيشتر اما تفريح کمتر، تنوع غذاي بيشتر اما تغذيه ناسالم تر؛ درآمد بيشتر اما طلاق بيشتر؛ منازل رويايي اما خانواده هاي از هم پاشيده ! بدين دليل است که پيشنهاد ميکنم از امروز شما هيچ چيز را براي موقعيتهاي خاص نگذاريد، زيرا هر روز زندگي يک موقعيت خاص است. در جستجوي دانش باشيد، بيشتر بخوانيد، در ايوان بنشينيد و منظره را تحسين کنيد بدون آنکه توجهي به نيازهايتان داشته باشيد! زمان بيشتري را با خانواده و دوستانتان بگذرانيد، غذاي مورد علاقه تان را بخوريد و جاهايي را که دوست داريد ببينيد. زندگي فقط حفظ بقاء نيست، بلکه زنجيره اي ازلحظه هاي لذتبخش است ! از جام کريستال خود استفاده کنيد، بهترين عطرتان را براي روز مبادا نگه نداريد و هر لحظه که دوست داريد از آن استفاده کنيد. عباراتي مانند ”يکي از اين روزها“ و ”روزي“ را از فرهنگ لغت خود خارج کنيد. بياييد نامه اي را که قصد داشتيم ”يکي از اين روزها“ بنويسيم همين امروز بنويسيم. بياييد به خانواده و دوستانمان بگوييم که چقدر آنها را دوست داريم. هيچ چيزي را که ميتواند به خنده و شادي شما بيفزايد به تاخير نيندازيد. هر روز، هر ساعت و هر دقيقه خاص است و شما نميدانيد که شايد آن ميتواند آخرين لحظه باشد. اگر شما آنقدر گرفتاريد که وقت نداريد اين پيغام را براي کسانيکه دوست داريد بفرستيد، و به خودتان ميگوييد که ”يکي از اين روزها“ آنرا خواهم فرستاد، فقط فکر کنيد .... ”يکي از اين روزها“ ممکن است شما اينجا نباشيد که آنرا بفرستيد!

Farshad بازدید : 9 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)

خود را مجبور به پیشرفت کنید

 

ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های  اطراف ژاپن سالهاست که ماهی تازه نداردبنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن،قایق های ماهی گیری بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند.ماهیگیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می کشیداگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند

برای حل این مسئله، شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند

آنها ماهی ها را می گرفتند آنها را روی دریامنجمد می کردند. فریزرها این امکان را برای

قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتربروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد رامتوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزنهایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند. ماهی ها پس ازکمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند.آنها خسته و بی رمق، اما زنده بودند متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به  ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیراماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند.باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. پس شرکت های ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل می کردندآنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟

اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید، چه پیشنهادی می دادید؟

 ثروت زیاد

به محض اینکه شما به اهدافتان می رسید مثلاً " یافتن یک همراه فوق العاده خوب ،

تأسیس یک شرکت موفق، پرداخت بدهی هایتان یاهر چیز دیگر  "ممکن است شور و احساساتتان رااز دست بدهید و دیگر به سخت کار کردن  تمایل نداشته باشید.

شما همین موضوع را در مورد برندگان بخت آزمائی که پولشان را به راحتی از دست می

دهند، کسانی که ثروت زیادی برایشان به ارث می رسد و هرگز موفق نمی شوند و ملاکین واجاره داران خسته ای که تسلیم مواد مخدر شده اند، شنیده و تجربه کرده اید.

این مسئله را "رون هوبارد" در اوایل سال های۱۹۵۰دریافت.

بشر تنها در مواجه با محیط چالش انگیز به صورت عجیبی پیشرفت می کند. "

:منافع و مزیتهای رقابت

شما هر چه با هوش تر، مصرتر و با کفایت ترباشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می برید. اگربه اندازه کافی مبارزه کنید و اگر به طورپیوسته در چالش ها پیروز شوید، خوشبخت وخوشحال خواهید بود.

 

و اما چطور ژاپنی ها ماهی ها را تازه نگه میدارند؟

برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری

ماهی در قایق ها استفاده می کنند اما حالاآن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن میاندازند.کوسه چند تایی ماهی می خورد اما بیشتر ماهیها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می رسندزیرا ماهی ها تلاش کردند.

 

توصیه:

به جای دوری جستن از مشکلات به میان آن ها شیرجه بزنید- از بازی لذت ببرید

اگر مشکلات و تلاش هایتان بیش از حد بزرگ و- بیشمار هستند تسلیم نشوید.ضعف شما را خسته

می کند، به جای آن مشکل را تشخیص دهید- عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشتری دریافت کنید بزرگتری را برای خود تعیین کنید اگر به اهدافتان دست یافتید، اهداف

زمانی که نیازهای خود و خانواده تان رابرطرف کردید برای حل اهداف گروه، جامعه و

حتی نوع بشر اقدام کنید.پس از کسب موفقیت آرام نگیرید، شمامهارتهایی را دارید که می توانید با آن تغییرات و تفاوتهایی را در دنیا ایجاد کنید.در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید وببینید که واقعاً چقدر می توانید دورتربرویدو شنا کنید .

 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 26
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 47
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 20
  • بازدید سال : 29
  • بازدید کلی : 927